رو نگردانی زِ ما دنیا جهنم می شود
روزیِ ما روز و شب اندوه و ماتم می شود
پلکهایت باز کن درهای رحمت را نبند
بی نگاه تو دل ما خانه غم می شود
عاقبت هرکس دلش را شستشو داد از گناه
در حریم آیه تطهیر ، مَحرم می شود
در سر و رویم شده پیدا دگر موی سپید
فرصت دیدار دارد روز و شب کم می شود
چون خَمِ گیسوی تو ای لیلیِ صحرا نشین
قامت چشم انتظاران شما خم می شود
با کمان ابرُوانت زود می ریزد به هم
نبض عالم با نگاه تو منظم می شود
یا ولی اله راضی می شوی از دست من ؟ !
با رضای تو رضای حق فراهم می شود
هر که زهرا مادرت را الگوی راهش کند
وقت لبخند تو مشغول دعا هم می شود
خاک پای مادر تو سرمه چشمان ماست
دست بوسِ او رسول اللهِ خاتم می شود
شک ندارم که حسین هم با دعای مادرش
صاحب کرب و بلا ، اربابِ عالَم می شود
گریه ما باعث تسکین قلبِ فاطمه است
این حسین جانها به زخم سینه مرهم می شود
فاطمیه کربلا شبهای جمعه دیدنی ست
مادرت صاحب عزای ذبح اعظم می شود
این پسر هم مثل مادر جای تنگی گیر کرد
دنده ها اینگونه شکلش نا منظم می شود
روضه گودال مثل روضه مسمار شد
ماجرای کوچه زیر چکمه ها تکرار شد