منزل به منزل غصه ام اشک روانم

با دست بسته پشت محمل روضه خوانم 

خورشید بعد از سالها روی مرا دید 

او هم دگر فهمید که بی سایبانم

با این لباس پاره و وضعی که دارم 

همراه با یک لشکر از نامحرمانم 

ماه دلارایم به شوقت سر شکستم

وقتی که کامل شد رخت در آسمانم




مطالب مرتبط