باز هم محشری از گریه به پا کرد حسین
دل ما را ز غم و درد جدا کرد حسین
من کجا روضه کجا معرفت آقا بود
من حواسم به خودم بود صدا کرد حسین
به بهشتی ه خدا داد نینداخت نگاه
رفت با گریه کن خویش صفا کرد حسین
من شکستم دل او را دل من را نشکست
این همه سال مراعات مرا کرد حسین