مونده روی قلبت ماجرای کوچه ماجرای مسمار
تو فقط می دونی با علی چه کرده خون روی مسمار
روبروشه مسماری که زهراش و شهید کرده
زخم بازوی زهرا علی رو نا امید کرده
ای امان امان ای وای مرو زهرا
روح عرش اعلا روح آسمونا افتاده تو بستر
لرزه ای مثه بید افتاده به دست پهلون خیبر
روزگار بی زهرا برا مولا عذاب میشه
فاطمه داره میره علی خونه خراب میشه
ای امان امان ای وای مرو زهرا
هی خنک میشی و هی می سوزی از نو
خوب میشی عزیزم روز و روزی از نو
خونمون میشه روشن با اون لبخند شیرینت
خنده هم سفر کرده از اون لب های خونینت
ای امان امان ای وای مرو زهرا
من نفس بریدم با نفس نفس هات
حیدرت بمیره خون چیه تو چشمات
روزمون و شب کردی علی رو جون به لب کردی
پیشونیت چقدر داغه دوباره باز که تب کردی
ای امان امان ای وای مرو زهرا
زهرات و حلال کن راهی میشه امشب
من کفن هامون و می سپرم به زینب
چند تا بخیه آخر برای پیروهن مونده
ما سه تا کفن داریم حسینم بی کفن مونده
ای امان امان ای وای مرو زهرا