زهر هلاهل قسمت من شد
مرحم درد و غربت من شد
بعد یه عمری نوبت من شد
از یادش میلرزه تنم خونه دل ریخت از دهنم
مادر گفت عشقم حسنم
اشکاتو پاک کن بریم به خونه
تا زنده هستم کسی ندونه
بین من و تو قصه سیلی بمونه
قصه کوچه قصه جنگه
قصه باره و شیشه وسنگه
میدون اون جنگ کوچه تنگه
خون میریخت انگار رو پرم شد آوار
دیوار رو سرم مادر گفت زار
پسرم اینا که بستن راه منو تو رسوا میشن با آه منو تو
با انتقام سخت خونخواه منو تو
اشکاتو پاک کن بریم به خونه
تا زنده هستم کسی ندونه
بین من و تو قصه سیلی بمونه
مادر به من گفت سر خدارو
قصه ما تا آخر کارو قصه سرخه کرب و بلا
مثل من میسوزه حسین مادر گفت از روز حسین
از روز جانسوز حسین
کرب و بلا شد روز و شب من وقف حسینم
شد زینب من جونم فدات برادر تشنه لب من