هر کسی تنهاست ذکرش میشود تنها حسین
هر کسی گم میشود را میکند پیدا حسین
دستگیری میکند از عاشق بی دست و پا
مینشاند نوکر آلوده را بالا حسین
بر کسی دلبستهام که دل نبسته بر کسی
از همه دل کندهام در این جهان الّا حسین
کار من گریه است از بدو تولد تا ابد
خیر دیگر که ندیدم من از این دنیا حسین
بارها گفتم نمیبخشد ولی بخشید و گفت
بار آفت خوردهات را میخرد یکجا حسین
سیزده نور خدا را دوست دارم مثل هم
چون که میدانم در آنها هست استثنا حسین
لنگ (فکر) دیدار خدا بودم که بین روضهها
وقت یا اللّه آمد بر زبانم یا حسین
هم امامت هم قیامت هم شفاعت میکند
روز محشر هم بیاید کار دارم با حسین
کاف و هاء یاء عین صاد سور مریم
سورهی والفجر روی نیزه شد معنا حسین
من فدای دختری که در خرابه بود و گفت
با همان لکنت به سختی چند تا بابا حسین
خوردم از این و آن مشت و لگد حالا بگو
من شدم پیرتر یا مادرت زهرا حسین؟