مادرم روز تولد یاحسین گفت در گوشم
آره مشکی رنگ عشقه که محرما می پوشم
ماه محرم شد پر از غم شد دوباره سینه ی سینه زنای تو
با مدد زهرا دوماه آقا میخوام که نوکری کنم برای تو
روضه گرفته پدرم، می پزه نظری مادرم
ایشالا که با هردوشون بطلبه کربلا برم
بانی کل هیئت ها میشه یل ام بنین
وعده ی ما سینه زنا حرم حسین اربعین
ارباب ارباب
لبهای من عسل شده از گفتن حسین
آقا چقدر نام شما مزه می دهد
روز اول که به استاد سپردند مرا
دیگران را خرد آموخت مرا مجنون کرد
طبیب نبض مرا تا گرفت عاشق شد
ز بس که نام تورا تند تند می گفتم