هفتاد و دو شهید به صحرای زینب است
پایین نامه ی همه امضای زینب است
.
می میرم و دم تو مرا زنده می کند
قاری من صدات مسیحای زینب است
.
از سربلندی تو سرافراز می شوم
بالای نیزه ها سرت آقای زینب است
.
جای مرا گرفته ای و پس نمی دهی
جای تو نیست بر سر نی ، جای زینب است
.
امروز که مشاهده کردی مرا زدند
عین همین مشاهده ، فردای زینب است
.
در طول زندگانی پنجاه ساله ام
این اولین نماز فرادای زینب است
.
این جلوه های مختلف روی نیزه ات
از ” ما رایت الا جمیلا ” ی زینب است
.
طوری قدم زدم که همه باخبر شدند
کاخ یزید زیر قدم های زینب است
.
دارند سمت من صدقه پرت می کنند
خرمای نخل ها جلوی پای زینب است
.
هرچه زدند سنگ ، سرش آخ هم نگفت
آخر حسین گرم تماشای زینب است