گفتم میاد بابام گفتن که رؤیامه
 در وا شد و گفتم این دیگه بابامه

.
 باور کنم بابا این طشت پُرخونه
 ای سر شدی امشب مهمون ویرونه

.

حالا که اومدی جونم بشه فدات
 تو این یه ساعته از چی بگم برات

.
 از سوزش سرم
 از پای پُر ورم
 از چی بگم برات

.

از وضع معجرم
 از غارت حرم
 از چی بگم برات

.

آروم بگم بابا چون عمه بیداره
 این زخم رو پلکم سوغات بازاره

.
 بازار کدوم بازار با سنگ و چوب رفتیم
 اون چند قدم راهو صبح تا غروب رفتیم

.

از بس صدات زدم دیگه گرفت صدام
 مثل قدیم بیا قصه بگو برام

.

از قصه ی سرت
 از زخم پیکرت
 قصه بگو برام

.

از وضع حنجرت
 از اشک مادرت
 قصه بگو برام

.

از چی بگم برات

.

حتما خبر داری افتادم از ناقه
 دیگه نگم چی شد گوشم هنوز داغه

.
 دستا که رفت بالا چشمامو می بستم
 بابا بگو آیا من خارجی هستم

.

مهمونی بردنم از اون شبم نپرس
 من بهتره نگم از زینبم نپرس

.

از زخم بی حساب
 از اون همه عذاب
 چیزی ازم نپرس

.

از چادر و نقاب
 از مجلس شراب
 چیزی ازم نپرس

 



مطالب مرتبط

روضه
روضه

چهار شنبه, 09 بهمن 1398

پخش
نمیدونم دلم دیونه ی کیست
نمیدونم دلم دیونه ی کیست

پنج شنبه, 04 آذر 1400

پخش
یا جواد الائمه
یا جواد الائمه

شنبه, 19 تیر 1400

پخش