به دخترت که غم و غصه بیکران دارد
 بگو که چند ستاره در آسمان دارد

تمام دخترکان رفته‌اند و خوابیدند
 رقیه نیمه ی شب تازه میهمان دارد

خبر بده به نجف شام را به هم زده‌ام
 سه ساله دخترت از فاطمه نشان دارد

بغل گرفتمت و از تو بوسه میخواهم
 ولی چرا لب تو طعم خیزران دارد؟

تو تشنه کشته شدی من گرسنه‌ام امشب
 سرت برای چه اینقدر بوی نان دارد

از آن شبی که زمین خوردم از روی ناقه
 همیشه دختر تو درد استخوان دارد

بلایی بر سر شیرین زبانت آوردند
 برای حرف زدن لکنت زبان دارد

رباب داغ دلش تازه میشود هر روز
 هنوز حرمله در دست خود کمان دارد

عمو کجاست بیاید خودش نگاه کند
 که دست‌های همه جای ریسمان دارد

در ازدحام سر کوچه ها مشخص شد
 چقدر شام ؛ زن و مرد بد دهان دارد

هزار سال گذشت این سه‌سال عمر کمم
 سه سال عمر من اینقدر داستان دارد !

و دشمنان تو بابا به خویش می‌گفتند
 مگر که دختر کوچک چقدر جان دارد

 



مطالب مرتبط

اسوه شهید گمنام
اسوه شهید گمنام

دو شنبه, 22 دی 1399

پخش
اگر آن ماه نمونه
اگر آن ماه نمونه

یک شنبه, 29 اسفند 1400

پخش
فدای اون حرمت مادر
فدای اون حرمت مادر

دو شنبه, 22 دی 1399

پخش