ای پدر جان ببین پای پر آبله
بین مدارا نکرد با تنم سلسله
پیش رویم تو را دیده ام روی نی
بوسه دادم به تو از همان فاصله
ابتا یا حسین
من یتیمم اگر پس چرا ای پدر
طعنه میزد به من دختر حرمله
گرچه بازوی من گشته چون مادرت
از غمو غصه ام من ندارم گله
ابتا یا حسین
آن النگو که تو داده بودی به من
گشته غارت پدر بین آن قائله
از روی محملم با سر افتادمو
نیمه شب بی تو من ماندم از قافله
ابتا یا حسین
به فدای تو و این پاره حنجرت
امشب از داغ تو میمیرد دخترت
نیمه شب چرا آمدی بی سپاه
کو علی اکبرت کو علی اصغرت
ابتا یا حسین
عمه گوید که من همچو زهرا شدم
وا کن چشمو ببین سه ساله مادرت
بر لبت جای چوب مویت خاکستری
آمدی با سر و پس چه شد پیکرت
ابتا یا حسین
از چه رو آمدی بی عمو آمدی
تشنه ام بهر دیدار آب آورت
شرمنده از تو ام مویم فرش تو شد
از رقیه مپرس دخترم معجرت
ابتا یا حسین