در هیئت حسینم و در هیئت حسن
در خدمت حسینم و در خدمت حسن
هم صحبت حسینم و هم صحبت حسن
هم رعیت حسینم و هم رعیت حسن
دست کرم حسن شد و احسان حسین شد
آرام جسن شد و جانان حسین شد
قبله حسن مساحت ایمان حسین شد
از ملت حسینم و از ملت حسن
در مجلس حسین و حسن روضه خوان خداست
آقا حسن امام حسین ما سوا گداست
اصل بهشت سینه زنی پای یان دوتاست
در جنت حسینم و در جنت حسن
روح اذان حسین شد و ربنا حسن
کشتی حسین فاطمه شد نا خدا حسن
شیرینی حسین حسین است یا حسن
دریا حسین ریخته شد لذت حسن
پیر نجف حسینیه را تا درست کرد
زینب گریست ماتم عظما درست کرد
زهرا غذای هیئتشان را درست کرد
نان حسین خورده ایم از برکت حسن
ظرف حسن فرات به جوی حسین برد
لب تشنه را به سمت سبوی حسین برد
ما را حسن پیاده به سوی حسین برد
دور حسین پر شده با زحمت حسن
آن کوچه بی حسین حسن را اسیر کرد
سیلی زدن به فاطمه او را چه پیر کرد
در زیر چکمه مادر که گیر کرد
آسیب دید بین گذر غیرت حسن
یک عمر اشک ریخت به گریه وضو گرفت
از هر مسیر تنگ که میدید رو گرفت
آن گوشواره را که شکستن او گرفت
این صحنه بود اوج غم غربت حسن
تا زهر خورد یاد سوب حسین کرد
گیسو به دست گریه به موی حسین کرد
با کام تشنه یاد گلوی حسین کرد
رگ های ریش ریش شده مهنت حسن