از بس که از حرمت دورم
آروم آروم دارم می پوسم
مثل دیوونه ها جای ضریح
عکسای حرمت رو می بوسم
تصویر ضریح تو میذارم جلو چشام
دست رو سینه خم میشم با احترام
حالا که راه کربلای تو بسته است
آقا از دور سلام
سلام ای کسی که سلامم رو از دور شنیده
سلام ای کسی که منو تو حرم راه نمیده
سلام ای سر بریده
ای دور از وطن منم دورم از وطن
کوله ام رو آماده کردم اما
روضه ی زیارت می خونم
همه زائر میشن و امسال
مثل رقیه جا میمونم
اربعین نزدیکه حرم میخوام
اما تحت قبه خالیه جام
حالا که قسمتم نیست بیام حرم
آقا از دور سلام
سلام ای کسی که از این غم نجاتم نمیده
سلام ای کسی که دلم تا ضریحش پریده
سلام ای سربریده
ای دور از وطن منم دورم از وطن
از بس که نوکر اربابش بود
دست و چشم و سرش از دستش رفت
سقا بود اما حیف آبش کردند
تموم پیکرش از دستش رفت
افتاد از روی زین سردار عالی مقام
گفت آقا ادرکنی چون که زیر دست و پام
حالا که بین ما خیلی فاصله است
آقا از دور سلام
سلام ای سری که بریده میشه پیش زینب
سلام ای تنی که میمونه زیر سم مرکب
سلام ای شاه بی قبر
ای دور از وطن منم دورم از وطن