صدای کرب و بلای حسین میآید
به هوش باش، صدای حسین میآید
یکی به پای ترک خورده و پر از تاول
به شوق بوسه به پای حسین میآید
یکی به منصبِ سقّایی است و مشک به دوش
به سوی واعطشای حسین میآید
صدای کرب و بلای حسین میآید
به هوش باش، صدای حسین میآید
یکی است از سفر مکّه تازه برگشته
به سمت قبله نمای حسین میآید
یکی به هروله با دسته ی طُوَیرجیان
مگر به سعی و صفای حسین میآید
یکی به لهجهی مشهد به روی خاک نوشت:
ببین غلامرضای حسین میآید
توان آمدن کربلا نداشت یکی
به دست کارگشای حسین، میآید
یکی خیال نمیکرد قسمتش باشد
بیاید و به دعای حسین میآید
صدای کرب و بلای حسین میآید
به هوش باش، صدای حسین میآید
قلندری به وَلای علی قسم میخورد
که با امید وَلای حسین میآید
مسیحی، اهل تسنّن، سیاه و سرخ و سفید
هرآن که هست، برای حسین میآید
خوشا زیارتِ آن کس که بعد برگشتن
به پرسش فقرای حسین میآید
فرشته تا به قیامت فرستدش صلوات
که اربعین به عزای حسین میآید
شهید کوچهی ما بین کاروان با ماست
به دیدن شهدای حسین میآید
اگرچه گرم تماشاست رهبرم از دور
ولی دلش به هوای حسین، میآید
خدا گواست که از این حماسه پژواکِ
تجلّیاتِ خدای حسین میآید
صدای کرب و بلای حسین میآید
به هوش باش، صدای حسین میآید
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آروزی کربلا
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا