دل من تنگه برا شلوغیِ حرم
برسم دم غروب ورودیه حرم
/اشک چشمام اذن دخول باشه
/مادرت بهم بگه قبول باشه
قبول باشه
پا پیاده این همه راه اومدی
قبول باشه
برای حسین من سینه زدی
قبول باشه
قبول باشه
خیر ببینی از جوونیت پسرم
قبول باشه
اومدی خالی نشه دور و برم
قبول باشه
لا عشق الا حسین
محیای محیا حسین
--
یه سلام بهت بدم دم میدون مشک
زیر لب ازت بخوام با چشم پرِ اشک
نوکریم باشه علی الدوام آقا
اومدم بهت بدم سلام آقا
سلام آقا
دل من برات یه ذره شده بود
دل تنگم
برات کربلات یه ذره شده بود
سلام آقا
سلام آقا
دوریه کربلا من رو می کشه
سلام آقا
دل من فقط به این حرم خوشه
سلام آقا
لا عشق الا حسین
محیای محیا حسین
--
برسم کنار خیمه گاه خواهرت
با پای پر آبله شبیه دخترت
شب جمعه و دم اذون باشه
مادرت فاطمه روضه خون باشه
آهای مردم
پسرم رو لبِ تشنه کشتنش
آهای مردم
دست به دست می چرخید پیرهنش
حسین من
ذوالجناح اومده سمت خیمه ها
حسین من
تن تو می مونه روی بوریا
لا عشق الا حسین
محیای محیا حسین