زهرا به خانه و ملک الموت پشت در
 از بهر قبض روح شریف پیامبر

از هیچ کس نکرده طلب اذن و ای عجب
 بی اذن فاطمه ننهد پای پیش تر

با آن که بود داغ پدر سخت، فاطمه
 در باز کرد و اشک فرو ریخت از بصر

یک چشم او به سوی اجل چشم دیگرش
 محو نگاه آخر خود بود بر پدر

اشک حسن چکیده به رخسار مصطفی
 روی حسین بر روی قلب پیامبر

دیگر نداشت جان که کند هر دو را سوار
 بر روی دوش خویش به هر کوی و هر گذر

زد بوسه ها به حلق حسین و لب حسن
 از جان و دل گرفت چو جان هر دو را به بر

هر لحظه یاد کرد به افسوس و اشک و آه
 گاهی ز طشت و گاه ز گودال قتلگاه

 



مطالب مرتبط

جوون امام حسین
جوون امام حسین

پنج شنبه, 26 اسفند 1400

پخش
کیمیا داری خاک و طلا میکنی
کیمیا داری خاک و طلا میکنی

پنج شنبه, 18 فروردین 1401

پخش
ابی عبدالله آقای من
ابی عبدالله آقای من

دو شنبه, 22 خرداد 1402

پخش