مژده بده حسین رو یار نگار اومده
قرار کربلائی ها سر قرار اومده
اومده تا اخرش با حسین باشه
اومده بگه قرارمون سر جاشه
نیومده این رجز رو لبهاشه
من دختر شه خیبر شکنم
من آینه ی زهرا و حسنم
اون کس که برا تو میمیره منم
آب زنید راه رو خود بهار اومده
ستاره ی صبح حسین سر قرار اومده
تو بغل گرم خورشید مثل ماهه
براش آغوش برادرش قدم گاهه
چیزایی که میگه گرمیه دل شاهه
من دختر شاه خیبر شکنم
من آینه ی زهرا و حسنم
اون کس که برا تو میمیره منم