لطفا حداقل دو حرف را وارد کنید ...
چهره انگار نه انگار ندارد
چهره انگار نه انگار ندارد

یک‌شنبه، 24 مهر 1401 - حنیف طاهری - عبدالله بن الحسن(ع) | 21 مهر | 1401 مدت زمان:10:23

دانلود مداحی ها و نوحه های حنیف طاهری با لینک مستقیم دانلود همراه با متن نوحه و متن مداحی

چهره انگار … نه ، انکار ندارد ، ماه است

این چه نوری ست که در چهره ی عبدالله است ؟

 

.

 

این چه نوری ست که تاریکی شب را برده

دل مرد و زن اقوام عرب را برده

 

.

 

این چه نوری ست که پر کرده همه دنیا را

راهی مکه نموده ست یهودی ها را

 

.

 

جریان چیست ؟ فقط اهل کتاب آگاهند

همه انگشت به لب خیره به عبداللهند

 

.

 

همه حیرت زده ، نوری که معما شده است

چند وقتی ست که در آمنه پیدا شده است

 

.

 

شور تا در دل انس و ملک و جن افتاد

چارده کنگره از کاخ مدائن افتاد

 

.

 

غیر از این هر خبری بود فراموش شد و

ناگهان آتش آتشکده خاموش شد و

 

.

 

طالع نیک امیران جهان بد افتاد

ته جام همه شان عکس محمد افتاد !

 

.

 

طفل همراه خودش بوی خوش گل آورد

مثنوی رام شد و رو به تغزل آورد

 

.

 

چهره آرام ، زبان نرم ، قدم ها محکم

قامتی راست ، تنی معتدل ، ابرویی خم

 

.

 

گفتم ابرو ، نه ! دو تا غوی سیاه عاشق

که لب ساحل امنند ولی دور از هم

 

.

 

لب بالایی او آب بقاء کوثر

لب پایینی او آب حیات زمزم

 

.

 

دست ، تفسیرگر خیرالامور اوسطها

آنچه کرده ست کرامت نه زیاد است نه کم

 

.

 

چون ” لما ” زینت ” لولاک خلقتُ الافلاک

هم نگین است به انگشت فلک هم خاتم

 

.

 

دخترش از سه زن برتر عالم برتر

همسرش هم رده با آسیه است و مریم

 

.

 

قدر او را ولی افسوس که ” من لم یعرف

علم او را ولی افسوس که ” من لم یعلم

 

.

 

هرچه گفتیم کم و منزلتش بیشتر است

پیش او خوارترین معجزه شق القمر است

 

.

 

هرکه با نیتی از عشق محمد دم زد

” دست غیب آمد و بر سینه ی نامحرم زد

 

.

 

محرم راز ، علی باشد و باشد کافی ست

جمع دست علی و دست محمد کافی ست

 

.

 

و علی معنی ” اکملت لکم دینکم ” است

شاهد گفته ی من خطبه ی قرای خم است

 

.

 

منکران شاهد عینی غدیرند ! دریغ

سند بیعت خود را بپذیرند ؟! دریغ

 

.

 

باز از خصلت او با دگران می گوید

آنچه در باطن او دیده عیان می گوید

 

.

 

پیش پیری که به جنگاوری اش می بالد

از جوانمردی سردار جوان می گوید

 

.

 

” سود در حب علی است و زیان در بغضش

با عرب باز هم از سود و زیان می گوید

 

.

 

حرف این است : ” فهذا علیٌ مولاکم

یک کلام است که با چند بیان می گوید

 

.

 

خواست چیزی بنویسد دم آخر … افسوس

یک نفر گفت محمد هذیان می گوید !