چرا قهری مگر تقصیر دارم

بِجایت بر کَفَم زنجیر دارم

کفِ آبی فقط خوردم عزیزم

بیا از نیزه پایین   شیر دارم

 

 

 

دلم مِیلِ دو اَبروی تو دارد

ببین که شانه‌ام مویِ تو دارد

در آغوشم فقط پیراهنِ توست

لباس تازه‌ات بویِ تو دارد

 

 

 

 نمی‌آید پس از توخواب ، ای کاش...

که می‌مُردم منِ بی تاب ای کاش

دوباره شیر آوردم ولی حیف...

نمی‌خوردم پس از تو آب ای کاش

 

 

 

 مرا آزار با زنجیر می‌داد

به من نان‌خشک با تحقیر می‌داد

زنِ شامی دلم سوزاند وقتی...

کنارم طفل خود را شیر می‌داد

 

 

 

 دوباره روضه می‌گیرم عزیزم

در این ویرانه می‌میرم عزیزم

دوباره حرمله رد شد از اینجا

دوباره خشک شد شیرم عزیزم

 



مطالب مرتبط

توی شبهای تنهاییم
توی شبهای تنهاییم

شنبه, 21 اسفند 1400

پخش
تو که باشی دلم دیگه نمی لرزه
تو که باشی دلم دیگه نمی لرزه

چهار شنبه, 12 شهریور 1399

پخش