نقاره می زنند چه شوری به پا شده
نقاره می زنند که حاجت روا شده
نقاره می زنند نوای جنون کیست
بر سنگ فرش حرم رد خون کیست
آهنگ دیگریست که نقاره می زند
خون کبوتریست که فواره می زند
هنگامه تقرب حبل الورید شد
آن کس که داشت نذر شهادت شهید شد
عشاق دوست غسل زیارت به خون کنند
سر مست عطر یار هوای جنون کنند
چاقوی کفر در کف تکفیر برق زد
جادوی غرب شعله به دامان شرق زد
گر ابن ملجمی به مرادی رسد چه باک
حاشا که اوفتد علم یا علی به خاک