جز آستان سحر صاحب نجاتی نیست
به غیر اشک و دعا چشمه حیاتی نیست
گناه را به دعا و ثنا میبخشند
که جز دعا و بکاء هیچ التفاتی نیست
اگر که در پی خلق خوشی بدان به یقین
ز اشک و آه سحر خوبتر صفاتی نیست
به جز دلی که شکسته برای مظلومی
میان بنده و مولا مناسباتی نیست
حیات ناب لقاء حسین فاطمه است
که نابتر ز شهادت دگر وفاتی نیست
برای جلب رضای خدا به کعبه قسم
فراتر ز سفر کربلا براتی نیست
میان اشک عبادات، روضه قیمتی
از این نماز مقبولتر صلاتی نیست