هرشب منتظره یه ظرف آبم
وقتی تو نمیای چه جوری بخوابم
هرشب بستر تو دریای خونه
شاید راز منو بابا ندونه
حسنم مثه من بی طاقته
پاشو حال زینب رو ببین
پاشو مثه چند ماه قبل
پیش من حسن و زینب رو ببین
دیدمت داری درد میکشی
دیدمت پره خونه پیرهنت
دیدمت یکی از همین روزا جای کبودی دست و تنه