پیروهنی رو که فاطمه بافته

 

پهلو تا پهلوشو نیزه شکافته

 

مُقَرَم واسه ی تو روضه گفته یا مظلوم

 

مقتل خوندم و چند روزه مریضم

 

سر پیراهنت بهم میریزم

 

بردن تا تحقیرت کنن عزیزم یا مظلوم

 

دور پیکرت معرکه گرفتن

 

زدنت واسه ی سکه گرفتن

 

از بدن تو چند تکه گرفتن یا مظلوم

 

واسه زدن تو مرحله داشتن

 

آروم آروم کشتن حوصله داشتن

 

علی اصغر داشتی حرمله داشتن یا مظلوم

 

مقتل نوشته موهاتو کشیدن

 

مقتل نوشته دستاتو بریدن

 

زینبو دیدن انگاری ندیدن یا مظلوم

 

مادر آبو که صدا میکردی

 

نیزه شکسته دست و پا میکردی

 

حرمو نگران نگاه میکردی یا مظلوم

 

اصلاً از جد تو حیا نکردن

 

نحرت کردن و اعتنا نکردن

 

با یک ضربه سرو جدا نکردن یا مظلوم

 

با دوازده ضربه سرو بریدن

 

بدنتو روی زمین کشیدن

 

خولی و شمر و ساربان رسیدن یا مظلوم

 

سید مظلوم حسین جانم



مطالب مرتبط