ای سرازیری باب القبله
به سوی یار سرازیرم کن
خواهرت پیر شده در این راه
سر پیراهن او پیرم کن
کاشکی پیر بشم پیر گریه
با اسمش میزنم زیر گریه
کشتن آقای ما رو گرسنه
حق میدی که نشم سیر گریه
کشتن آقای ما رو گرسنه
حق میدی که نشم سیر گریه
یا عبادالله اوصیکم ببکاء علی ابی عبدالله
جز سرایزی باب القبله
جای دیگه رو به قبلم نکنی
همه ترسم از اینه رد شی و
به جنازه ام نگاهم نکنی
باب الرجا که باب امیده
حاجت سینه زن ها رو میده
یعنی میشه دم باب راست
سینه زنت بشه سر بریده
یا عبادالله اوصیکم ببکاء علی ابی عبدالله