هوای این خونه مثل زمستونه
پا به پای چشمات سجادت گریونه گریونه
چادر و سر کردی نگاه به در کردی
حال و روزت رو کی این روزا میدونه میدونه
الله اکبر از این دستای خسته
الله اکبر نمازت شد نشسته
الله اکبر صدات بالا نمیاد
الله اکبر دعا کن دل شکسته
بهار خونه ی ما چرا شدی خزونی
برا خودت دعا کن مادر دم اذونی
رنگ رخت شد زرد تب داری اما سرد
غریبیه بابا زخماتو کاری کرد کاری کرد
مُهرتو آوردی بغض تو هی خوردی
دم قنوتات هی اشکامو جاری کرد جاری کرد
الله اکبر گله داری از در
الله اکبر تیمم کردی مادر
الله اکبر صدات بالا نمیاد
الله اکبر دعا کن با چشم تر
دیگه نگو که میری آخه هنوز جوونی
برا خودت دعا کن مادر دم اذونی
بهار خونه ی ما چرا شدی خزونی
برا خودت دعا کن مادر دم اذونی