زهرای حیدر
بعد تو دنیا نمیسازه دنیای حیدر
زهرای حیدر
حرف رفتن میزنی میلرزه دست و پای حیدر
زهرای حیدر
روی زخمای تن تو مرهم از اشکم گذاشتم
شرمندم آخر
تو برام سنگ تموم گذاشتی و من کم گذاشتم
حلالم کن حیدر نیومد
میزدنت کاری ز دستم بر نیومد
همسایه ها دیدن صداشون در نیمومد
حلالم کن زهرا زهرا
از بعد کوچه
روزی صد بار آرزو کردم که من میمردم ای کاش
چونکه شنیدم
هر کسی اون روز تو رو تو کوچه زد گرفته پاداش
یادم نمیره
اون چهل تا بی حیا که بویی از غیرت نبردن
یادم نمیره
پشت در بودی همه با هم به در هجوم آوردن
تو هم راهی از این بهتر نداشتی
کمک خواستی از فضه چون مادر نداشتی
یک روز خوش از بعد پیمبر نداشتی
حلالم کن زهرا زهرا