آخه غربت چقدر کسی از داغ تو نرنجید
آخه غربت چقدر کسی مشکی برات نپوشید
نه یه مجلس ختمی گرفتن برات
نه یه پارچه سیاه زدن همسایه هات
دردشونو به کی بگن بچه هات
کار زمونه است
خرمای ختم تو روی طاقچه خونه است
گلدون یاست وسط باغچه خونه است
کار زمونه است
ای وای امون از این غریبی
آخه غربت چقدر کسی رو غیر چاه نداری
آخه غربت چقدر جایی برای یه آه نداری
آخه غربت چقدر
نه یه سنگ مزار گذاشتن برات
نه یه اسم و نشون نوشتن به جات
دردشونو به کی بگن بچه هات
رفتی و مردم زینبو با گریه رو زانو نشوندم
آخ که با چه حالی برات فاتحه خوندم
ای وای امون از این غریبی