مرو ای مهربان حیدر
بمان یار جوان حیدر
یازهرا یا زهرا یازهرا
بزن گیسیوی زینب شانه
مرو ای روشنی خانه
ببین اشک یتیمانت را
دلت می آید ای حنانه
یازهرا یازهرا یا زهرا
همینکه صحبت هجران شد
چشمم از بی کسی گریان شد
تا که تابوت تو حاضر شد
خانه روی سرم ویران شد
یازهرا یازهرا یازهرا
مانده ازجسم تو تصویری
دست خود بر کمر می گیری
چین افتاده بر روی تو
می دهد رنگ وبوی پیری
یازهرا یازهرا یازهرا
مثلِ یک لاله پژمردی تو
تاکه نام مرا بردی تو
فاطمه آبرو ریزی شد
پیش چشمم زمین خوردی تو
یازهرا یازهرا یازهرا