خدا کند که جبینی ز داغ چین نخورد
به پیش دیده ی شوهر زنی زمین نخورد
به پیش دیده ی شوهر زنی زمین نخورد
فاطمه جان به روی صورت تو دست بی حیا یعنی به روی چادر تو چند جای پا یعنی
به پهلوی تو لگد های بی هوا یعنی
صدای فضه بیا بین مرد ها یعنی
زنانه بود فشاری که داشتی بانو
شکست شیشه ی باری که داشتی
آخ از ما گذشت خدا سر کسی نیاره
از ما گذشت دیگه شکست گوشواره
وقتی میرفت قدش رشیده بود
وقتی اومد ولی خمیده بود
چادرش رو رو خاک کشیده بود
آه تو سینه یه بغض ممتد دارای
از کوچه خاطره ی بد داری
از کوچه خاطره ی بد داری