نسبم میخورد به صدیقه
گرچه از ساکنان تهرانم (ایرانم)
مادرِ مادرم کنیزش بود
نوکر خانه زاد ایشانم
در ازل جرعه ای شرابم داد
ساقی حوض کوثر از لطفش
نسل در نسل واله و شیدا
نسل در نسل مست و حیرانم
آبروی تمام نوکرها
اسوه ی سربلند مادرها
گوهر بی بدیل گوهرها
ای فدایت سر و جانم
کوله بارم گناه و نادانیست
حال من گرچه رو به ویرانیست
میروم روضه ای که طوفانیست
به همین سادگیست درمانم
نَه به خورشید و نور بی حدش
نَه به دریا و جزر و نَه مدش
به تو سوگند میخورم بانو
که تو هستی تمام ایمانم
و تو هستی که راز عشق منی
نَه ، تو اصلاً تراز عشق منی
ای که متن نماز عشق منی
بی تو من تا همیشه گریانم
و به قبری که گشته پنهانی
و به حالات ناب عرفانی
به خدا که خدای خوبانی
پای این عشق ناب میمانم