گفتم دلم، تنگه برا

روزایی که بازی میکردی با من

چند وقته انگار خیلی سردی با من

گفتی نخواب، رو دست من

زینب! هنوز بازوی من کبوده

گفتم برای رفتن تو زوده

گریه کرد، رو شونه‌هام، دیشب حسن

هرچقدر، گفتم چی شد، نگفت به من

خونه شد خونه‌ی غم، نرو نرو نرو نرو

از تو خواهش می‌کنم، نرو نرو نرو نرو

بازم چرا، خونی شده؟

پیراهنی که صبح برات آوردم

از این همه غصه چرا نمردم؟

خسته شدی، از بسترت

پهلو به پهلو شدنت عذابه

از بس که زخمای تو بی حسابه

خواب دیدم، که خوب شدی، مثل قدیم

تا کی برات، باید آخه، گریه کنیم

تو رو به حسین قسم، نرو نرو نرو نرو

از تو خواهش می‌کنم، نرو نرو نرو نرو

 

یادش بخیر، با محسنت

هی درد دل می‌کردی توی خونه

لالایی و قصه‌های شبونه

دیشب نگات، افتاد به اون

پیراهن بچه‌گونه که دوختی

آروم آروم هی گریه کردی سوختی

می‌دونم، ولی هنوز، دلتنگشی

وقتی که، اسمش میاد، آه میکشی

نرو با این سن کم، نرو نرو نرو نرو

از تو خواهش می‌کنم، نرو نرو نرو نرو



مطالب مرتبط

 من این غمو نمی‌فروشم
من این غمو نمی‌فروشم

چهار شنبه, 12 شهریور 1399

پخش
ای کربلا نرفته ها
ای کربلا نرفته ها

چهار شنبه, 14 مهر 1400

پخش