ای علمدار دودمان علی
زائر عشق بینشان علی
یابن زهرا بیا به جان علی
ذوالفقار عدالت مولا
معنی قدر و کوثر و رحمان
بِابی أنت یا امام زمان
دست من را بگیر آقاجان
تا شوم کشتهی مسیر شما
دل پر از شور و سر پر از سودا
باز فریاد و ناله و غوغا
باز حرف حبیبهی طه
ذکر جانبخش «یا علی مولا»
چشم گریان من، کجایی پس؟
اشکباران من، کجایی پس؟
آه سوزان من، کجایی پس؟
آمده فاطمیّهی زهرا
فاطمیّه طلیعهی غمهاست
فاطمیّه محرّم مولاست
فاطمیّه اساس عاشوراست
گریه کن با تمامی شهدا
روزگاری، مدینه بلوا بود
عدّهای گفتهاند دعوا بود
نه، جدل روی حقّ مولا بود
ناله داری؟ بگویمت حالا
شعلهی کینه بود و کوثر بود
جان دین بود و کفرِ کافر بود
قصدشان قبضروح حیدر بود
پس کجا بود جبرئیل آنجا؟
یک نفر سوخت؛ یک نفر میدید
یک نفر کشته شد؛ یکی خندید
از جنایت، مدینه میلرزید
محشری بود پشت در بر پا
یک نفر میشکست پهلو را
یک نفر میشکست بازو را
لاله کردند یاس مینو را
چه کند غیر صبر، شیر خدا
یک نفر میزد آنطرف فریاد
اینطرف مادری زمین افتاد
رفت حکم غدیرخم از یاد
کس نیامد به یاری آقا
آنطرف دوستان بیگانه
اینطرف مادری غریبانه
آه! کشتند طفل دردانه
وای از این روضههای جانفرسا
شیر دلدلسوار را بردند
از حرم، مستجار را بردند
همهی اقتدار را بردند
برده این صحنه، تاب زهرا را
دل شکست و نگاه دلبر سوخت
دختری ناله زد که مادر سوخت
سالها بعد روی دختر سوخت
در شرار غروب عاشورا
یکطرف روی خاک پیکرها
یکطرف روی نیزهها سرها
یکطرف دور از برادرها
عدّهای گفتهاند معجرها