چشماتو به روی حیدر نبند
زخماتو خودم میبندم بخند
آه بکش ولی بمون
که همین آه دلگرمی علیه
دست به پهلو تو خونه
که میری راه دلگرمی علیه
دست به پهلو تو خونه
که میری راه دلگرمی علیه
دنیام فاطمه
میخوای داد بزنم تا همه بشنون
تنهام فاطمه
نمیتونم بایستم از بعد اون روز
رو پام فاطمه
میبینی تو جوونی چجور میلرزه
دستام فاطمه