نور تو با نور خدا فرقی ندارد
نزد خدا او با شما فرقی ندارد
.
وقتی که صحبت از حسن باشد چه زیباست
پس عسکری با مجتبی فرقی ندارد
.
تا ” کُلُّهم نور ” است وصف آل احمد
” یا مرتضی” ، ” یا مصطفی” فرقی ندارد
.
ما جود می جوئیم و تو جود تمامی
اینجا اجابت با دعا فرقی ندارد
.
اصلا مهم این نیست که ما با تو باشیم
دنیا و عقبی نزد ما فرقی ندارد
.
مادر برایش نذر کرده جان خود را
او با شهید کربلا فرقی ندارد
.
” ام الحسن ” اینجا دگر ” اُمِ وَلَد” بود
کی گفته با خیرالنسا فرقی ندارد
.
دل ، شادِ میلادِ اباالمهدی است اما
با هم سُرور هل اتا فرقی ندارد
.
گنجینه ای و نزد تو کنز المعالی است
یعنی که فرزند حسن مولی الموالی است
.
آقا نفس های تو ما را هم عوض کرد
طعم قدم هایت فضا را هم عوض کرد
.
زیبایی نامت بهاری دیگر آورد
حالات تو حال دعا را هم عوض کرد
.
ای نور هستی آفرین ، عیدت مبارک
میلاد تو حال و هوا را هم عوض کرد
.
آری نفس های تو اِحیاءُ القلوب است
انفاس تو ارض و سما را هم عوض کرد
.
تا دیده وا کردی ، نگاهِ رحمت تو
سبک عنایات خدا را هم عوض کرد
.
مشمول عفوت شد گناهان خلایق
تقدیر تو دست قضا را هم عوض کرد
.
مثل علی ها و محمد های دیگر
نام حسن روزیِ ما را هم عوض کرد
.
رزق حسینی ها ز دستان تو بارد
آقایی تو این گدا را هم عوض کرد
.
گنجینه ای و نزد تو کنز المعالی است
یعنی که فرزند حسن مولی الموالی است
.
در فطرت من جایگاهت بی بدیل است
شأن و مقام و منزلت با تو اصیل است
.
مرده است آن دل که تو را از دست داده
” یا محیی ” از اسماء تو پور خلیل است
.
ما رعیت کوی شما هستیم اما
یک عالمی را رعیت کویت کفیل است
.
حاجات خیل انبیا دست تو آقاست
در پیشِ نازِ تو نیاز ما قلیل است
.
کو آن که محتاج نگاه تو نباشد
یک بال از اوج نگاهت جبرئیل است
.
مارا ولای حضرتت آب حیات است
یک چشمه از آب حیاتت سلسبیل است
.
مدح تو از عبد تو کی آید اماما
مداح اوصاف شما رب جلیل است
.
هر کس که با آل محمد در بیفتد
پس سرنوشتش همچنان اصحاب فیل است
.
گنجینه ای و نزد تو کنز المعالی است
یعنی که فرزند حسن مولی الموالی است
.
تو پرتو نور جمیع اوصیایی
یعنی تو در عالم امید اولیایی
.
تو دیده وا کردی که زهرا جان بگیرد
زیرا که نور دیده ی خیرالنسایی
.
برق نگاه نیّر اعظم تویی تو
سبط رسول اکرمی ، ابن الرضایی
حیدر به تو می نازد ای فخر دو عالم
هر چند بر غم های عالم مبتلایی
.
مانند جَدّت مجتبی بی یار ماندی
مانند زینب ، رازدار کربلایی
.
از کودکی آوارگی را لمس کردی
از کودکی با ظلمِ دشمن آشنایی
.
تن داده ای بر حصر و تبعیدت که کم کم
اصحاب خو گیرند با ” آقا کجایی “
.
مأمور حفظ جان جانان جهانی
یعنی که ارحام مطهر را سزایی
.
گنجینه ای و نزد تو کنز المعالی است
یعنی که فرزند حسن مولی الموالی است
.
ای دل بخوان نام امام عسکری را
تقدیم کن اینک سلام عسکری را
.
مستی مکن هوشیار باید دم زد از او
کو دل که بشناسد مقام عسکری را
.
دشمن دقیقا در هدف زد نام او را
تبلیغ باید کرد نام عسکری را
.
باید مقیم کوی رفتار حسن شد
باید که تابع شد مرام عسکری را
.
باید که دستی تا ضریح معرفت بُرد
تا شیعه بشناسد قیام عسکری را
.
حفظ حریمش کمتر از حفظ حرم نیست
باید که بشناسی حرام عسکری را
.
آری خوشا آنان که در حفظ حریمش
مستانه نوشیدند جام عسکری را
.
گرچه غریبانه ، ولی شیعه در عالم
احیا کند با خون ، کلام عسکری را
.
گنجینه ای و نزد تو کنز المعالی است
یعنی که فرزند حسن مولی الموالی است