روشنتر از شکوه تو هفت آسمان نداشت
دریای پر تموّج روحت کران نداشت
یوسفتر از حضور تو، ای مصر منزلت
سیر هزار منزلِ این کاروان نداشت
مهریه زلال تو ای گل اگر نبود
این باغ های معرفت، آب روان نداشت
ای آن که یازده چمن از دامنت شکفت
با تو بهار نسل محمد خزان نداشت
چشمش غبار غفلت و گَرد عدم گرفت
هرکس به دیده خاکی از این آستان نداشت
وقتی که قدر تو چو شب قدر شد نهان
دیگر شگفت نیست که قبرت نشان نداشت
اما جهان، روایت عطر مزار توست
ای آن که آسمان و زمین، جلوه زار توست
******
بیتو فرشته بودن انسان محال بود
از مرز جان گذشتن ایمان، خیال بود
بیتو زمین، جهنمی از رنج و درد بود
بیتو بهشت، مزرعه سیب کال بود
در غیر آسمان تو ای آبی نجات
بالی اگر گشود دل ما، وبال بود
گفتند آبها همه مهریه تو بود
یعنی تمام زندگی تو زلال بود!
از این بساطِ خاک، متاعی که داشتی
دستاس و فرش و بالش و ظرفِ سفال بود
مدح تو از توان عبارات خارج است
اینها که گفتهایم تماماً مثال بود
با این مثالها چه بگوییم از بتول؟!
عالم کجا و منقبت دختر رسول