شد خداوند اولین رفیق علی
فاطمه حک شده رو عقیق علی
صاحب اول و آخر ذوالفقار
ضربه ای که میزنه دقیق علی
مرتضی اومده و شکار میکنه
همه دیدن که علی چکار میکنه
اسدالله فقط قدم میزنه
لشگری مقابلش فرار میکنه
در سپاه رزمپیغمبر سرداری
بین این همه یل اسم حیدر داری
در تمامیه غزوه هایی که رخ داد
همه دیدن که فقط تو جگر داری
علی والله مولانا علی
یک نفر که کار یک سپاه میکنه
روزگار دشمنو سیاه میکنه
علی داره درب قلعه رو میکَنه
لشگری نشسته و نگاه میکنه
ضربه هاشو بین پیچ و تاب میزنه
ضرب ذوالفقار و با حساب میزنه
لافتی فقط برای شآن علیست
تا که بوتراب دل و به آب میزنه
پای رزم حیدر صد ها سر میریزه
رو زمین دائم از بالا سر میریزه
شه به روی دلدل دست و میچرخونه
یا که دست روی دست و یا سر میریزه
علی والله مولانا علی