سپردمت به خدا و به ریگ های بیابان
سپردمت به غبار و به خار های مغیلان
سپردمت به وحوش و به شیر های درنده
به مردمان دهاتی به آهوان پریشان
به گوش خاک سپردم تو را بپوشاند
بد است این که ببیند کسی تو را عریان
به باد گفتم اگر شد تنت بپوشاند
که تا خمیده نگردد دوباره مادرمان
سپردمت به هر آنکس که بود اما تو
سپردیم به که رفتی به دلقکان به کنیزان
سپردیم به دو صد چشم پست نامحرم
به شمر و خولی و اخنس به حرمله به سنان