از سرشون زیاد بودی کمت کردن
بعد از سه روز دهاتیا جمعت کردند
با نیزه توی مقتل محکمت کردند
کمت کردند کمت کردند
نیزه رو نیزه چشای هرزه آه هی مادر
من بمیرم می کشی آه با فرود هر نیزه
من بمیرم پشت هم زد رو تنت زد با سر نیز
من بمیرم دیگه جا نیست شده نیزه در نیزه
آه ای مادر یه نفر نیست بده آبی که لبات از هم وا شه
یه نفر نیست بگه قاتل از روی سینه ات پاشه
انگار اومد بر قلب من فرود
خنجری که سر تو از پیکرت ربود
گلوتو می بوسم رگاتو می بوسم ترخدا
دست و پا نزن نزار که ببینه اینقده مادر رو صدا نزن