سخت نتوان گرفت دنیا را
سخت باید گرفت دامن تو
اباعبدالله ...
در زلفِ چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
رندانِ تشنه لب را آبی نمیدهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
چشمت به غمزه ما را خون خورد و میپسندی
جانا روا نباشد خونریز را حمایت