در بند مرتضاییم ، بی جیره و مواجب

ما ریزه خوار شاهیم ، او صاحب مواهب

 

.

 

از باده اش خرابیم ، مست ابوترابیم

ما جای خود که یک عمر ، حق بر علی است راغب

 

.

 

تکیه زده به کرسی ، نزد خدای اعلی

بالاتر از رسولان ، در سلسله مراتب

 

.

 

معراج تازه رو شد ، اصوات وحی از او بود

دست خدایی اش شد ، وقت نزول ، کاتب

 

.

 

از برکت وجودش دنیا به گردش آمد

خورشید با نگاهش می رفت سمت مغرب

 

.

 

در روز سخت خیبر ، در جنگ هر دلاور

تنها علی است غالب ، مافوق کل غالب

 

.

 

تا ذکر لب علی شد ، یا والی الولی شد

شد ذکر عرش رحمن ، یا مظهر العجائب

 

.

 

من آمدم بگیرم ، کرب و بلای خود را

از خوان لطف حیدر ، در لیله الرغائب

 

.

 

یک عمر زیر دِینم ، گریه کن حسینم

در راه سِیر عشاق ، گریه بر اوست واجب

 

.

 

حتی سرش به نیزه ، دلسوزِ خلق می شد

یک جلوه از نگاهش ، شد راهِ خیر راهب

 

.

 

شاه از بلندی افتاد ، خنجر به کُندی افتاد

سر از قفا جدا شد ، با تیغ نامناسب

 

.

 

مهجور از وطن ماند ، بر خاک پاره تن ماند

ارباب بی کفن ماند ، ای وای از این مصائب

 

.

 

بی تاب روز وصلیم ، آن منتقم می آید

می آید آن امامِ از چشمِ خلق غائب



مطالب مرتبط

توی شبهای تنهاییم
توی شبهای تنهاییم

شنبه, 21 اسفند 1400

پخش
تو که باشی دلم دیگه نمی لرزه
تو که باشی دلم دیگه نمی لرزه

چهار شنبه, 12 شهریور 1399

پخش