بی سر و سامانم ای محبوب، سامانم بده

تو سر و سامان به این حال پریشانم بده

 

این رجب هم آمد و آدم نشد این نوکرت

لطف کن این روزها قلب پشیمانم بده

 

قبل مُردن پاک کن من را و بعداً خاک کن

حُسن پایانم تو باش و حُسن پایانم بده

 

آبرویی نیست اما آرزو که عیب نیست

پاک کن قلب مرا و قلب سلمانم بده

 

دائما هجران چرا؟ از وصل هم چیزی بگو

درد دادی، خب بیا این بار درمانم بده

 

باطناً کور است چشمم که نمی‌بینم تو را

آی خورشید سحر، نوری به چشمانم بده

 

این گناه افتاده به جانم، نجاتم می‌دهی؟؟ 

چشمِ پاکی مثل چشمان شهیدانم بده

 

زود می‌لرزد دلم وقت گناه و معصیت

یا اباصالح خودت قوت به ایمانم بده

 

از کنار اسم تو ساده گذشتم، عفو کن

با همین یابن الحسن، چشمان گریانم بده

 

من همیشه روزی اشکی فراوان خواستم

لطف کن در روضه‌ها اشک فراوانم بده

 

کربلا، مشهد، نجف، آقا نمی‌دانم فقط

روزی‌ام را از همان‌جا که نمی‌دانم بده

 

خواهش این نوکرانت چیست غیر از کربلا؟ 

روزی‌ام را تا درِ این خانه مهمانم، بده

 

یک زیارت لطف کن من را ببر با خود حرم

در حرم روضه بخوان، سوز حسین جانم بده

...... 

 

با سلام روضه‌ات بر جان ما آتش بزن

السلام ای کشته‌ی دور از وطن، ای بی‌کفن...

 



مطالب مرتبط

اسوه شهید گمنام
اسوه شهید گمنام

دو شنبه, 22 دی 1399

پخش
اگر آن ماه نمونه
اگر آن ماه نمونه

یک شنبه, 29 اسفند 1400

پخش
فدای اون حرمت مادر
فدای اون حرمت مادر

دو شنبه, 22 دی 1399

پخش