لطفا حداقل دو حرف را وارد کنید ...
ای مَه که شمع محفل تاریک من شدی
ای مَه که شمع محفل تاریک من شدی

دو‌شنبه، 10 بهمن 1401 - حنیف طاهری - مکتب الزهرا | 6 بهمن | 1401 مدت زمان:11:08

دانلود مداحی ها و نوحه های حنیف طاهری با لینک مستقیم دانلود همراه با متن نوحه و متن مداحی

ای مَه که شمع محفل تاریک من شدی

امشب حسد به کلبۀ من ماه می‌بَرد

گر میزبان نیامده امشب به پیشواز

از من مَرَنج، عمّه مرا راه می‌برد

 

گر اشک من به چهرۀ مهتابی‌ام نبود

ای ماه، این سپهر، اثَر از شَفَق نداشت

معذور دار، اگر شده آشفته موی من

دستم برای شانه به گیسو رَمَق نداشت

 

ویرانه، غصّه، زخم زبان، داغ، بی‌کسی

این کوه را بگو، تن چون کاه، چون کِشَد؟

پای تو کو؟ که بر سَرِ چشمان خود نَهم

دست تو کو؟ که خار ز پایم برون کِشد

 

سیلی نخورده نیست کسی بین ما ولی

کو آن زبان؟ که با تو بگویم چگونه‌ام

دست عَدو بزرگ تر از چهرۀ من است

یک ضربه زد کبود شده هر دو گونه‌ام...

 

ای آرزوی گمشده پیدا شدی و من

دست از جهان و هر چه در آن هست می‌کشم

سیلی، گرفته قوّت بینایی‌ام اگر

من تا شناسمت به رُخت دست می‌کشم

 

ای گل، ز عطر ناب تو آگه شدم، تویی

ویرانه، روز گشته اگر چه دل شب است

انگشت‌ها که با لب تو بوده آشنا

باور نمی‌کنند که این لب همان لب است