خالیست جای فاطمه انگار اینجا

تا که بگیرد باز دامان علی را 

 

می ریخت اشک شرم عالم روی جاده 

دشمن سواره بود اما او پیاده 

 

در کوچه های بی کسی او را کشیدند 

با هر قدم آه از نهاد او شنیدند 

 

از داغ این غم عالمی در پیچ تاب است 

سر منزل این کوچه ها بزم شراب است

 

بزم شراب اما خبر از خیزران نیست

ناموس او در مجلس نامحرمان نیست 

 

از سامرا برخاست آه شام آن شب 

یک سوی صد نا محرم و یک سوی زینب

 

یک سو ، سری بر تشت زر ، یک سو رقیه 

یک سو سراسر خنده و یک سوی گریه 

 

یک سوی چوب خیزران می خورد بر لب

یک سو مزن ظالم به لبها داشت زینب 

 

از بس اسیران را عذاب آن خیزران داد 

از تشت آخر سر به روی خاک افتاد

 



مطالب مرتبط

اگه میگی با درد اومدی
اگه میگی با درد اومدی

چهار شنبه, 27 مرداد 1400

پخش
رحم الله من نادی یا حسین
رحم الله من نادی یا حسین

پنج شنبه, 29 آبان 1399

پخش
بکم فتح الله اباعبدلله الحسین
بکم فتح الله اباعبدلله الحسین

یک شنبه, 14 شهریور 1400

پخش