جان و دلم به کار تو گرم است یاعلی
چشمم به انتظار تو گرم است یاعلی
خورشید با تمامی خورشید بودنش
در گردش مدار تو گرم است یاعلی
حاجی به مکه گرم طواف است کعبه را
کعبه سرش به کار تو گرم است یاعلی
هرکس دم از عدالت و انصاف میزند
پشتش به ذوالفقار تو گرم است یاعلی
سر میزنی به مردم دلخسته و هنوز
نانهای کولهبار تو، گرم است یاعلی
هر گوشهای که انجمن شاعران به پاست
با شعر شهریار تو گرم است یاعلی
آتشفشان سینهی سلمان و قنبرت
از عشق آشکار تو گرم است یاعلی
نیمهشبان سوز و گداز کمیلها
با چشم اشکبار تو گرم است یاعلی
سقّا که آب سرد ننوشید از فرات
دستش به کارزار تو گرم است یاعلی
خود کیستی که مادر افلاکیان دلش
با وعدهی انار تو گرم است یاعلی
یکباره یاد ساقی کوثر فتاده است
افتاده هوشیار تو گر، مَست یاعلی!
با رمز یاعلی چه شهیدان که سوختند
بازار لالهزار تو گرم است یاعلی
آغوش باز میکنم ای عشق وقت مرگ
قول تو و قرار تو گرم است یاعلی
اینجا تو را چنانکه تویی هیچکس ندید
در حشر، کار و بار تو گرم است یاعلی
أمّن یُجیبِ مضطر ما را جواب باش
دلها به اعتبار تو گرم است یاعلی