تا که دیدمت من

موندم مات و مبهوت 

آخه رد شدن با

نعل تازه از روت

از بس نیزه خوردی 

جسمت غرق خون شد

لخته های خون از 

رو لبهات روون شد

جوی بوسه تو تنت پیدا نیست

پاشو جای تو روی این خاکا نیست

فکری کن برا اسیری ما 

جای ما میون این صحرا نیست




مطالب مرتبط

شب جمعه بود مادرم میگفت
شب جمعه بود مادرم میگفت

چهار شنبه, 09 شهریور 1401

پخش
حسین آقام آقام آقام
حسین آقام آقام آقام

شنبه, 08 مرداد 1401

پخش