مستم مستم مجنون هستم
میروم و دیده به راه کربلا دارم
هستم مفتون گشتم دلخون
آرزومه سر به روی شیش گوشه بگذارم
به خدا دنبال کوی حسینم
سگ مجنون بین الحرمینم
به خدا مست بوی یاسم
به فدای کف العباسم
گر یک دم نظری بر جانم فکنی
زنجیر غم خود بر پایم بزنی
از هجران و غمت بنگر مست و دل کبابم
فخرم این شده چون سگ درگاه بوترابم
دل و دینم فدای یک نگاهت گشته
بنگر نوکرت کلب سیاهت گشته
تباهت گشته