حیدر کرّار اومد
جعفر طیّار اومد
نایب دربار اومد
علمدار اومد
سر سرسپردهها زیر قدمهاشه
قد قدقامت مولا، قد رعناشه
رگ غیرتش خود إنّا فتحناشه
راه رفتن تا خدا، عشق
سر و جونمون فدا عشق
عاشقی بلد نبودیم
خلق اللهُ لَنا عشق
جذبهی هر مجذوبه
محبوب هر محبوبه
دلا میلرزه وقتی
علم میکوبه
جنم و جذبه و همّ و غیرت و ایثار
همه خوبیا توو مشت خودته سردار
بیا و دوباره بار دلمو بردار
اومده ناصر و منصور
همه شعریم و همه شور
بودیم اسیر ظلمت
خلق اللهُ لَنا نور
کعبهی مستان تو
گوشهی ایوان تو
دلارو برده ذکر
حسینجان تو
تو منظّم میکنی سینهزنیهارو
ناامید نکردی حتّی ارمنیهارو
با حسین میگیری دست حسنیهارو
میکشه دلارو هرسو
به شکنج تاب گیسو
پی زیبایی میگشتیم
خلق اللهُ لَنا هو