خیلی زیاد از تو عنایت دیده ام من

از بس مرا ای با وفایم دوست داری 

من تازه فهمیدم چقدر از یار دورم

اما مرا باز ای امامم دوست داری 

گاهی ز تو دورم گهی نزدیک 

والله دانم که در وصل و فراغم دوست داری

آخر مرا ای نازنین بهر چه خواهی

با این همه جرم و گناهم دوست داری 

شاید برا روز مبادا کار داری 

با تو قراری را که دارم دوست داری

آیا مرا از یاورانت میشماری

آیا مرا خط مقدم دوست داری

جد غریبت با غلامان هم نشین بود

آری غلامت را مسلم دوست داری



مطالب مرتبط