بلندبالا و نیکسیرت چنان پیمبر؛ علیاکبر
به خَلق و خُلق و به صوت و منطق؛ نبی دیگر؛ علیاکبر
رسولصورت؛ بتولعصمت؛ علیشجاعت؛ حسنسخاوت
حسینهیبت چو بوالفضائل؛ یل دلاور؛ علیاکبر
علی قیامت؛ علی قعودت؛ علی رکوعت؛ علی سجودت
تو مقتدایی؛ تو مرتضایی؛ تویی تو حیدر؛ علیاکبر
ستارهی بیبدیل لیلا؛ برای شادی، دلیل لیلا
وجود تو، فخر ایل لیلا؛ عزیز مادر، علیاکبر
لبت چو میلی به تاک دارد؛ درخت خانه چه باک دارد
ارادهای کن ز نخل، انگور میزند سر؛ علیاکبر
چه دارم از تو برای گفتن؟! حدیث حسن تو ورد دشمن
ولی نبودی؛ ولی نداری کم از برادر؛ علیاکبر
به صبح و ظهر و به عصر و مغرب، حسین امام و تویی مکبّر
پس از شمایان، نماز هم میشود مکدّر؛ علیاکبر
خیام آل علیست بستان که هرکدام از شما بزرگان
یکیست نخل و یکیست سرو و تویی صنوبر؛ علیاکبر
چه گویم از شرح ارباًارباً که دیدهام در تمام صحرا
علیاکبر علیاکبر علیاکبر علیاکبر