جونمو، عشقت به لبهام آورده
حال دلتنگی، پریشونم کرده
میکشم فریاد توو اوج بدمستی
آی همه دنیا! آقام برمیگرده
میخوام از عشق، فدا بشم برات
تو بیای، خاکپا بشم برات
بذا عاقلا بخندن به من
میخوام انگشتنما بشم برات
سایهی غیبت اگرچه سنگینه
تو سر و سرّی با این نایب داری
وقتیکه درها به روم بسته میشه
دل به من میگه که تو صاحب داری
شب تو، غصّهها سر اومده
شب مولای رهبر اومده
پسر مهربون فاطمه
وارث تیغ حیدر اومده
آسمون دل، ستارهبندونه
گم نمیشم من توو راه میخونه
افتخار من توو این دنیا اینه
دنبال آقام، دلم سرگردونه
خوبه توو میخونه پابست بشم
با همه عاشقا یکدست بشم
بزنم پیمونه رو بشکنم و
لب بذارم به خم و مست بشم